آیه 33 سوره یس
<<32 | آیه 33 سوره یس | 34>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و یک برهان برای آنان (بر این که ما مردگان را زنده میکنیم) آن است که زمین مرده را (به باران رحمت) زنده کرده و از آن دانهای که قوت و روزی خلق شود میرویانیم.
و این زمین مرده برای آنان نشانه ای [آشکار بر اینکه ما مردگان را در قیامت زنده می کنیم] می باشد که آن را زنده کردیم و از آن دانه بیرون می آوریم که از آن می خورند،
و زمين مرده، برهانى است براى ايشان، كه آن را زنده گردانيديم و دانه از آن برآورديم كه از آن مىخورند.
نشانه عبرتى است برايشان زمين مرده كه زندهاش ساختيم و از آن دانهاى كه از آن مىخورند بيرون آورديم.
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آن را زنده کردیم و دانههای (غذایی) از آن خارج ساختیم که از آن میخورند؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أَلأرْضُ الْمَیْتَةُ»: مراد زمین خشک کره زمین، پیش از پیدایش حیات، و اشاره به معمّای فوقالعاده مرموز و پیچیده و شگفتانگیز شروع حیات است که کسی به درستی نمیداند تحت تأثیر چه عواملی در روز نخست موجودات بیجان تبدیل به سلولهای زنده شده است. یا این که اشاره به زمینهای خشک کنونی و مسأله حیات در جهان گیاهان و حیوانات و زنده شدن زمینهای مرده است که از یک سو دلیل روشنی است بر این که علم و دانش عظیمی در آفرینش این جهان به کار رفته است، و از سوی دیگر نشانه آشکاری از رستاخیز است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ «33»
و زمين مرده كه ما آن را زنده كرديم و دانهاى از آن خارج ساختيم كه از آن مىخورند، براى آنان نشانهاى است (بر امكان معاد).
نکته ها
در آيه قبل خوانديم كه همهى مردم در قيامت زنده شده، نزد خداوند حاضر خواهند شد؛ اين آيه دليل معاد و زنده شدن را بيان مىكند.
پیام ها
1- هر دانه و گياهى كه از زمين مىرويد، همچون مردهاى است كه در قيامت از گور بر مىخيزد. «وَ آيَةٌ لَهُمُ»
جلد 7 - صفحه 537
2- براى اثبات حقّانيّت سخن خود به نمونهها استدلال كنيم. «وَ آيَةٌ لَهُمُ»
3- بهترين دليل براى عموم مردم، آن است كه دائمى، عمومى، غير قابل انكار، ساده و همه جايى باشد. «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ»
4- بهترين راه ايمان به معاد، دقّت در آفريدههاست. «الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها»
5- بخش عمدهاى از غذاى انسان را دانههاى گياهى تشكيل مىدهد كه دقّت در آنها راهى براى خداشناسى است. وَ آيَةٌ .... حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ (33)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ: و نشانه مر ايشان راست بر قدرت ما بر بعثت و حشر ايشان زمين مرده، يعنى خشك شده و بىگياه كه در زمستان مشاهده مىشود به قدرت كامله ما به سبب باران، أَحْيَيْناها: زنده گردانيم آن را كه با طراوت و نضارت مىگردد، وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا: و بيرون آورديم از او حبوبات كه قوت انسانى است از گندم و جو و برنج و غير آن، فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ: پس از آن دانه مىخوردند و به آن رشد و نمو و تربيت مىيابند و ارتزاق انسان از آن، و كمى آن موجب قحط و فقدان آن باعث هلاك است.
جلد 11 - صفحه 75
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما أَنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ «28» إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ «29» يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (30) أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ (31) وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (32)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ (33) وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ (34) لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ (35)
ترجمه
و فرو نفرستاديم بر قومش بعد از او لشگرى از آسمان و نبوديم فرو فرستندگان
نبود آن مگر يك فرياد پس آنگاه بودند خاموششدگان
اى دريغ بر بندگان نمىآيد آنها را پيغمبرى مگر آنكه هستند كه بآن استهزاء ميكنند
آيا نديدند كه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از قرنها كه آنها بسويشان برنميگردند
و نيستند همگى مگر جماعتيكه نزد ما حاضر كرده شدگانند
و دليلى است براى آنها زمين مرده كه زنده كرديم آنرا و بيرون آورديم از آن دانهئى پس از آن ميخورند
و قرار داديم در آن باغهائى از خرما بنان و انگورها و روان كرديم در آن از چشمهها
تا بخورند از ميوه آن و آنچه ساخت آنرا دستهاشان آيا پس شكر نميكنند.
تفسير
بعد از قتل اهل انطاكيه حبيب نجّار را به تفصيلى كه در آيات سابقه ذكر شد آنها مورد غضب الهى شدند چنانچه ميفرمايد و نازل ننموديمبر قوم
جلد 4 صفحه 405
او بعد از او لشگرى از آسمان براى هلاك آنها اگرچه ميفرستيم براى هلاك دشمنان تو در جنگ بدر و غيره از مواقع لازمه براى عظمت مقام تو چون بنا نداشتيم ما در امور غير مهمّه لشگرى از آسمان بفرستيم براى كمك بندگان يا عذاب آنها اگر كلمه ما در ما كنّا نافيه باشد و اگر موصوله باشد مراد آنستكه نه لشگرى فرستاديم نه چيزى از چيزهائى كه بر امم سابقه فرستاديم از قبيل سنگريزه و باران شديد و باد سوزان نبود آنچه فرستاديم مگر يك نعره و فرياد جبرئيل كه فورا آتش فتنه وجود آنها را خاموش و مانند خاكستر كرد و باين سهولت كار تمامشان خاتمه يافت اى حسرت و ندامت و افسوس و دريغ بر حال بندگان خدا بيا كه بجا و محلّ است آمدن تو چون هيچ پيغمبرى نيامد براى هدايت و ارشاد آنها مگر آنكه باو استهزاء و سخريّه مينمودند و اذيّت و آزارش ميكردند و حقيقتا جاى تأسف است بر حال كسانيكه مر شد و ناصح مشفق خودشان را كه غرض و طمعى ندارد جز خير دنيا و آخرت آنها مسخره نمايند و تمام ملائكه و اهل ايمان بحال آنها تأسف خوردند آيا اين كفّار مكّه نمىبينند كه چه بسيار از اهل اعصار سابقه بودند كه ما آنها را بعذابهاى گوناگون هلاك نموديم و نمىبينند كه آنها ديگر بدنيا برنمىگردند نزد آنها و نيستند همگى مگر دسته و جماعتى كه نزد ما حاضر كرده ميشوند و لما بتخفيف نيز قرائت شده و بنابراين كلمه ان مخفّفه از مثقّله است و ما زائده براى تأكيد يعنى بدرستيكه همه اجماعا نزد ما حاضر شدگانند و مقصود در روز قيامت است و بقرائت مشهوران نافيه لمّا بمعناى الّا است و چون ذكر قيامت بميان آمد باز خداوند استدلال بر آن نموده كه يكى از ادلّه دالّه بر چنين روزى و امكان آن براى خداوند آنستكه زمين مرده را كه مدّتها است بىآب و گياه مانده ما بوسيله باران رحمت خود احياء مينمائيم و بيرون ميآوريم از آن حبّ گندم و جو و ساير حبوبات را كه از آن ارتزاق مينمائيد و خلق نموديم ما در آنزمين باغهائى از درختان خرما و انگور كه در عربستان بسيار و منافع آندو بيشمار است و منفجر نموديم در آن اراضى يا آن باغات چشمههاى آب روان را براى آنكه بندگان بخورند از ميوه هر يك از آن درختها يا آنچه ذكر شد و چيزهائى كه بدست خودشان از آنها عمل ميآورند از قبيل شيره و سركه و دوشاب
جلد 4 صفحه 406
و غيرها اگر ما در و ما عملته موصوله باشد و اگر نافيه باشد مراد آنستكه ما از زمين اين قبيل درختان بيرون ميآوريم با آنكه مردم بدست خودشان آنها را ننشانده باشند و زحمتى براى بدست آوردن ميوه آن نكشيده باشند پس آيا سزاوار نيست كه شكر نعمتهاى چنين خداوند بخشنده مهربانى را بجا آورند و غير او را ستايش ننمايند و آيا سزاوار است كه شكر نكنند با چنين نعمتهاى بىزحمتى كه براى آنها تهيّه فرموده و بايد بدانند همانطور كه از زمين مرده نباتات زنده را بوجود آورد بوسيله باران ميتواند از خاك مرده حيوانات زنده را بيرون آورد بوسيله بارانيكه حكم منى را دارد در جذب ذرّات متفرّقه از ابدان پوسيده شده در خاك كه مكرّر ذكر شده است و افاضه روح بآن و از حضرت سجاد يا حسرة العباد بطريق اضافه براى افاده اختصاص آن به بندگان نقل قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الأَرضُ المَيتَةُ أَحيَيناها وَ أَخرَجنا مِنها حَبًّا فَمِنهُ يَأكُلُونَ (33)
و آيت و دليل است از براي معرفت خداوند و وحدانيّت او و قدرت و علم و حكمت او اينكه زمين مرده را که خشك و ساده است و بدون آب و گياه است احيا ميكنيم آن زمين را زنده مي شود و بيرون ميآوريم از آن زمين جنس دانه را پس از آن جنس ميخورند.
در اينکه آيات شريفه خداوند آثار قدرت خود را و تفضّلاتي که بر بندگان فرموده و نعمتهايي که به آنها عطا كرده بيان ميفرمايد من جمله:
وَ آيَةٌ لَهُمُ يك نشانه و دليل براي تمام افراد بشر الأَرضُ المَيتَةُ در فصل خزان که گياهي در روي زمين نيست صحراها تمام قاعا صفصفا است خداوند به نزول باران و وزيدن بادها و تلطيف هوا أَحيَيناها زنده ميكند زمين را و سبز و خرّم، نهرها جاري، كشتزارها سيراب وَ أَخرَجنا مِنها حَبًّا گندم، جو، عدس، ماش، نخود، برنج، لوبيا و ساير حبوبات فَمِنهُ يَأكُلُونَ که اگر خداي نخواسته يك سال باران نيامد خشكسالي شد كار بجايي ميرسد که يكديگر را ميخورند چنانچه گفتند:
(زماني که آدمخوري باب گشت
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 33)- این هم نشانههای دیگر: از آنجا که بحث در آیات گذشته پیرامون مبارزه فرستادگان پروردگار با شرک و بت پرستی بود، همچنین در آیه قبل اشارهای به مسأله معاد شده بود در اینجا نشانههایی از توحید و معاد را توأما بیان میکند تا وسیلهای باشد برای بیداری منکران و ایمان به مبدأ و معاد.
نخست از احیای زمینهای مرده و برکاتی که از آن عائد انسانها میشود بحث کرده، میفرماید: «زمینهای مرده برای آنها نشانه آشکاری است (از مبدأ و معاد) ما آن را زنده کردیم، و دانههایی از آن خارج ساختیم و آنها از آن تغذیه میکنند» (وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ).
مسأله حیات و زندگی از مهمترین دلائل توحید است و با تمام پیشرفتهای علمی هنوز کسی به درستی نمیداند تحت تأثیر چه عواملی در روز نخست زیده تفسیر نمونه، ج4، ص: 93
موجودات بیجان تبدیل به سلولهای زنده شده است؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم